درتمام لحظات تنهایی ام که گویی پایان نخواهد یافت

تنها به تومی اندیشم

به توکه احساس مرانادیده نخواهی گرفت

ومراقبل ازانکه درمرداب اندوه غرق شوم نجات خواهی داد

.عشق مراخواهی ستودودرباغ کوچک قلبم ؛گل امیدخواهی کاشت.

تنهاچیزی که برایم ارزشمنداست توهستی.

تویی که نمی توانم حتی درخیالم به بی توبودن حتی برای یک لحظه ی کوتاه فکرکنم.

نمی دانم تاکی باید صبرکنم

اما دوباره صبرمی کنم چون عادت کرده ام

 یاد بگیرم غیرازصبرکردن وتسلی یافتن باخاطرات زیبایت چاره ای ندارم .

نیامدنت قلبم راسخت می فشارد

اما به امید امدنت تا لحظه ی مرگ می مانم

 یا توخواهی امد یا دراغوش مرگ تا ابد خواهم خوابید

عزیزم نمیدونم آخر قصه ئ من و تو چی میشه اما اینو بدون

من تا ابد و برای همیشه به انتظار تو می مانم و عاشقانه دوستت میدارم ...

به غرورت احترام خواهم گذاشت
برایت آرزوی خوشبختی خواهم کرد
و ترا از رفتن پشیمان نخواهم ساخت ولی
به غرور خود نیز احترام خواهم گذاشت
هنگام رفتنت...
به چشم هایت نگاه نخواهم کرد
تا اشک را در چشمانم نبینی...

تو میروی و من فقط نگاهت میکنم ،

 تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم ،

بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم

 اما برای تماشای تو همین یک لحظه باقی است...

زندگی برام سه چیز بیشتر نیست

اولی:به اجبار به دنیا اومدن.
دومی:با غم زیستن
سومی:با ارزو مردن